بيرون نرود مهر تو گر خون رود از دل


 

نويسنده:سحر حبيبي




 

نگاهي به رفتار پيامبر(صلي الله عليه وآله و سلم) و نفي خشونت در کلام و رفتار ايشان
 

«وانک لعلي خلق عظيم»؛ به راستي که تو داراي اخلاقي عظيم و تحسين انگيزي. خداوند، پيامبرش را اين گونه در کتاب آسماني ما مسلمانان توصيف کرده است؛ خدايي که پيش از هر صفت و نام ديگري، خود را رحمان و رحيم، بخشنده و مهربان توصيف کرده و در جايي ديگر، درباره رفتار و کردار پيامبر (صلي الله عليه وآله و سلم) با مردمان مي گويد: «لقد جائکم رسول من انفسکم عزيز عليه ما عنتم حريص عليکم بالمومنين رئوف رحيم: پيامبري از خودتان به سوي شما آمد که در رنج افتادن شما براي او بسيار دشوار است؛ حريصانه خواستار هدايت شماست و بر مومنان، دلسوز و مهربان است.» و باز در آيه اي ديگر، اين مهر و عطوفت پيامبر(صلي الله عليه وآله و سلم) را بر گرفته از برکت الهي بر مي شمارد: «فبما رحمه من الله لنت لهم و لوکنت فظا غليظ القلب لا نفضوا من حولک: پس به برکت رحمت خداوند با آنان نرم خو و مهربان شده اي و اگر تند خو و سخت دل بودي هر آينه آنها از گرد تو پراکنده مي شدند.»
در آستانه ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن که پيامبر (صلي الله عليه وآله و سلم) درباره اش مي گويد: «درهاي آسمان در شب اول اين ماه گشوده مي شود و تا آخرين شب اين ماه بسته نمي شود»، چه بهتر از آن که نگاهي هر چند گذرا به گوشه اي از سيره پيامبر رحمت(صلي الله عليه وآله و سلم) بيندازيم و رفتار عادي از خشم، کينه، خشونت و نيز سرشار از بخشش او را بار ديگر با هم مرور کنيم و درس بگيريم.
1-پيامبر (صلي الله عليه وآله و سلم)پيش از جنگ به لشگريان فرمان داد: «جنگ نکنيد تا آنها شروع کنند زيرا حق با شماست و متارکه شما تا هنگامي که آنها شروع کنند، حقي ديگر است. اگر به اذن خداوند آنان شکست خوردند، کسي را در حال فرار تعقيب نکنيد. با افراد عاجز وبي دفاع نستيزيد. مجروحان را نکشيد. زنان را با آزار و اذيت تحريک نکنيد، اگر چه آنان شما را دشنام دهند و به روساي شما فحش و ناسزا گويند.»
2-امام صادق (علي السلام)فرمود: «هنگامي که پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله و سلم)، گروهي از مسلمانان را براي انجام ماموريت نظامي اعزام مي کرد، آنها را فرا مي خواند، در برابر خويش مي نشاند و به آنان مي فرمود: با نام خدا، با کمک خدا، درراه خدا و بر روش و دين رسول خداحرکت کنيد؛ خيانت نکنيد؛ کسي را مثله ننماييد و از نيرنگ و فريب بپرهيزيد؛ پيرمردان از کارافتاده و زنان و کودکان را نکشيد؛ درختي را قطع نکنيد، مگر آنکه مجبور به اين کار شويد و هر گاه يکي ازمسلمانان از پايين ترين و يا برترين آنان به يکي از مشرکان مهلت داد، او پناهنده است تا سخن خدا را بشنود؛ پس اگر از دين شما پيروي کرد، او برادر ديني شماست و اگر نپذيرفت، او را به محل امنش برسانيد و از خداوند عليه او کمک بخواهيد.»
3-مهر و عطوفت پيامبر(صلي الله عليه وآله و سلم) تنها به دنياي انسان ها محدود نمي شد. او حتي بر رفتارخوب با حيوانات هم تاکيد داشت، چنان که روزي ماده شتري را ديد که زانويش بسته شده بود و جهاز، همچنان بر پشت او بود. پرسيد: «صاحب اين حيوان کجاست؟ به او بگوييد خودش را براي دادخواهي اين شتر در قيامت آماده کند.» و در جايي ديگر نيز فرمود: «حيوان، شش حق بر گردن صاحب خود دارد: 1-هرگاه از آن پياده شد، علفش دهد؛ 2- هرگاه ازآبي گذشت، آبش دهد؛3-بي دليل، آن را نزند؛ 4-بيشتر از قدرتش بر آن بار نکند؛ 5-بيشتر از توانش آن را راه نبرد؛ 6-مدت زيادي بر پشت آن، درنگ نکند.» و همچنين از رسول خدا (صلي الله عليه وآله و سلم) نقل شده است که: «به صورت حيوانات نزنيد زيرا آنها حمد و تسبيح خدا مي گويند».
4-پيامبر(صلي الله عليه وآله و سلم)در برخورد با ديگران هميشه مهربان، خوش رو و خندان بود وهرگز بي رحم، پرخاشگر و اهل تملق نبود؛ هيچ کس از او مأيوس نمي شد و هر کس به در خانه او مي آمد، نوميد باز نمي گشت. هرگاه فرد غريب و ناآگاهي با خشونت سخن مي گفت و در خواستي داشت، تحمل مي کرد و به يارانش مي فرمود: «هرگاه کسي را ديدي که حاجتي دارد، به او عطا کنيد» و هرگز کلام کسي را قطع نمي کرد تا سخنش پايان گيرد. در فتح مکه کساني که بدترين ستم ها و جسارت ها و دشمني ها را در حق آن حضرت و يارانش کرده بودند، در هاله اي از رعب و وحشت گرفتار شدند و منتظر انتقام و عکس العمل متقابل پيامبر(صلي الله عليه وآله و سلم) بودند اما آن حضرت فرمود: «من آن چه يوسف (عليه السلام) در مورد برادران ستمگر خود انجام داد، انجام مي دهم و همانند او مي گويم که امروز ملامت و سرزنشي بر شما نيست...»
5-درجريان جنگ احد، دندان هاي جلويي پيامبر (صلي الله عليه وآله و سلم) شکست و صورتش شکاف برداشت. اصحاب آن بزرگوار بسيار ناراحت شدند و از آن حضرت خواستند که دشمن را نفرين کند اما پيامبر (صلي الله عليه وآله و سلم) به آنها فرمودند: «اني لم ابعث لعانا و لکني بعثت و اعيار و رحمه: من ناسزا گو مبعوث نشده ام، بلکه مبعوث شدم تا دعوت کننده به حق و مايه رحمت باشم» و سپس به جاي نفرين، دعا کردند که: «اللهم اهد قومي فانهم لايعلمون:خدايا قوم مرا هدايت کن، چرا که آنها نمي دانند»؛ تا حدي که نقل است که يکي از صحابه پيامبر (صلي الله عليه وآله و سلم) در همين زمان به ايشان اعتراض کرد که: «پدر و مادرم به فدايت، اي رسول خدا! نوح بر قوم خود نفرين کرد وگفت: «رب لا تذر علي الارض من الکافرين ديارا: خدايا ازکافرين هيچ کس را بر روي زمين باقي نگذار/سوره نوح:26) پس اگر تو ما را نفرين کني همه ما به هلاکت مي رسيم. اينک ببين که بر پشت شما لطمه وارد شده و صورتت مجروح گشته و دندان هايت شکسته ولي باز به جاي نفرين براي دشمنان دعا مي کني و مي گويي خدايا! قوم مرا هدايت کن، زيرا ناآگاه هستند؟!
منبع: روزنامه سلامت، شماره 233